کد مطلب:34609
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:21
مهمترين مسأله و دغدغه اصلي ما در امامت چيست؟
در مورد مسأله امامت، آنچه كه در درجه اول اهميت است مسأله جانشيني پيغمبر است، در توضيح و تبيين و بيان دين منهاي وحي. البته بدون شك كسي كه به او وحي مي شد، پيغمبر اكرم بود و بس و با رفتن ايشان مسأله وحي و رسالت بكلي قطع شد. مسأله امامت اين است كه آيا با رفتن پيغمبر، بيان آن تعليمات آسماني ـ كه ديگر در آنها اجتهاد و رأي شخصي وجود نداردـ در يك فرد متمركز بود به طوري كه مانند پيغمبر (ص) مردم هر چه از او در مسائل ديني سؤال مي كردند ميدانستند كه پاسخ وي مُرِ حق و حقيقت است و رأي و فكر شخصي نيست كه ممكن است اشتباه كرده باشد و روز بعد آن را تصحيح كند؟ ما درباره پيغمبر اين سخن را نميگوييم و نميتوانيم بگوئيم كه به نظر ما فلان پاسخ پيغمبر اشتباه است و او در اينجا عمدا تحت تأثير هواهاي نفساني خود قرار گرفته است، زيرا اين حرف مخالف با قبول نبوت است. اگر جمله اي به دلايل قطعي ثابت شده باشد كه از پيغمبر اكرم است، هرگز نمي گوييم كه پيغمبر فرمود، اما اشتباه كرد، غفلت كرد. در مورد يك مرجع تقليد ممكن است بگوييم در پاسخ فلان سؤال اشتباه كرده، غفلت كرده و يا همانطور كه دربارة همه احتمال ميدهيم تحت تأثير جرياني قرار گرفته است، اما در مورد پيغمبر چنين سخناني نمي گوييم، همان گونه كه درباره آيه قرآن نمي گوييم كه متأسفانه در اينجا وحي اشتباه كرده يا يك هواي نفساني و ظلمي دخالت كرده است. «وحي اشتباه كرده» يعني اين آيه وحي نيست. آيا بعد از پيغمبر، انساني وجود داشت كه واقعا مرجع احكام دين باشد آن طوري كه ايشان مرجع و مبين و مفسر بودند؟ آيا يك انسان كامل با اين مشخصات وجود داشت يا نه؟ مي گوئيم وجود داشت با اين تفاوت كه آنچه پيغمبر در اين گونه مسائل مي گويد مستند به وحي مستقيم است و آنچه ائمه(ع) ميگويند مستند به پيغمبر است، نه به اين شكل كه پيغمبر به آنها تعليم كرد بلكه به آن شكلي كه مي گوييم علي (ع) فرمود پيغمبر (ص) بابي از علم به روي من باز كرد كه از آن باب هزار باب ديگر باز شد.
مجموعه آثار شهيد مطهري ج4 - امامت
شهيد مطهري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.